آشنايي با مرغ خانگي

پرورش مرغ بومي ، پرورش مرغ تخم گذار ، پرورش مرغ گوشتي ، پرورش مرغ محلي ، پرورش مرغ خانگي ،مرغداري ، مرغداري گوشتي ، مرغداري تخم گذار

آشنايي با مرغ خانگي

۳,۴۴۰ بازديد

آشنايي با مرغ خانگي

مُرغ خانگي (Gallus gallus, Gallus gallus domesticus) يكي از ماكيان‌سانان است. مرغ خانگي نر خروس ناميده مي‌شود.
مرغ يا ماكيان[۱] پرنده‌اي است از خانوادهٔ قرقاولان (Phasianidae)يا سيخك داران، زيرردهٔ نومرغان، از راستهٔ ماكيان‌سانان ‎(Galliformes)‏.[۲]
گفته مي‌شود كه همه نژادهاي ماكيان از چهار نوع وحشي زير پديد آمده‌اند.[۳][۴]
    گالوس-گالوس
مثل مرغ جنگلي قرمز
    گالوس – لافايتي
مثل مرغ جنگلي سيلان
    گالوس سونراتي
مثل مرغ جنگلي خاكستري
    گالوس – واريوس



مثل مرغ جنگلي آبي و سبز

يافته‌هاي اخير نشان مي‌دهد كه اهلي كردن مرغ خانگي، بيش از ۱۰٬۰۰۰ سال پيش در ويتنام صورت گرفته‌است. تا پيش از اين باور عمومي بر اين بود كه اين كار در هند انجام شده‌است.[۵] سپس مرغ اهلي راه خود را از هند به سوي ايران پيدا كرد. پس از آن از قلمرو ليديه كه توسط ايرانيان فتح شده بود، در قرن پنجم پيش از ميلاد به يونان راه يافت.[۶] مرغ از دوران سلسله هجدهم فراعنه در مصر شناخته شده بوده است؛ طبق گزارش سالانهٔ توتموس سوم، پرنده‌اي كه هر روز تخم مي‌گذارد، بعنوان خراج از سرزمين مابين صحراي سينا و سوريه، يعني بابل، به مصر آورده شده‌است.[۷] اما در عهد عتيق هيچ نشانه‌اي از مرغ ديده نمي‌شود.

تحقيقات ژنتيك حاكي از آن است كه نياي مرغ خانگي، خروس جنگلي قرمز و خاكستري(G.sonnerati) است. گرچه نسلي دورگه‌اي كه حاصل اين دو نژاد باشد در اكثر مواقع نازا و عقيم مي‌باشد، اما ژن عامل پوست زرد در مرغ در خروس جنگلي قرمز (نزديكترين خويشاوند مرغ) نبوده و به احتمال بسيار زياد اين ژن از گونهٔ خاكستري به ميراث گرفته شده‌است.[۸]
مرغ خانگي در نمايي ديگر



تعداد

مرغ پرشمارترين و شايع ترين جانور اهلي در جهان مي‌باشد. با جمعيتي بيش از ۲۴ ميليارد در سال ۲۰۰۳،[۹] هيچ پرنده‌اي در جهان به اين شماره نمي‌رسد.
مرغ خانگي سلاخي شده
واژه‌شناسي

در زبان فارسي، ماكيان بالغ و بالاي يك سال را ماكيان (به انگليسي hen) و جوجه ماكيان و مرغ خانگي نابالغ را بهاري (باري) (به انگليسيpullet) مي‌نامند. خروس بالغ هم خروس (cock) و نابالغ هم جوجه خروس (cockerel) نام دارند.
رفتارشناسي

مرغها همه‌چيزخوار اند.[۱۰] در محيط آزاد اغلب زمين را براي يافتن دانه‌ها، حشرات و حتي جانوران بزرگتر از قبيل مارمولك و موشهاي جوان مي‌خراشد.[۱۱]

مرغ بصورت طبيعي از ۵ تا ۱۱ سال، بسته به نژاد، عمر مي‌كند.[۱۲] در مرغداري تجاري يك جوجهٔ گوشتي تا قبل از كشتار تنها شش هفته زندگي مي‌كند.[۱۳] جوجه‌هاي نيمه گوشتي و پرورش يافته در محيط باز تا ۱۴ هفته هم نگهداري مي‌شوند. مرغهاي تخمگذار هم تا يك سال حدود ۳۰۰ تخم گذاشته و پس از آن توانايي آنها در تخمگذاري كاهش مي‌يابد و به كشتارگاه فرستاده مي‌شوند تا از آنها در غذاي بچه، حيوانات خانگي، پاي و غذاهاي پرورده استفاده شود.[۱۴] بر اساس كتاب ركوردهاي گينس، پيرترين مرغ جهان در سن ۱۶ سالگي بر اثر مشكل قلبي مرد.[۱۵]
خروس را مي‌توان از تاج آن تشخيص داد

خروس را مي‌توان از رنگ تندتر آن نسبت به مرغ و پرهاي بلند دم و همچنين پرهاي نوك تيز گردن و كمر از مرغ تشخيص داد. با اين حال در برخي نژادها مانند سبرايت مرغ و خروس تفاوت بسيار اندكي دارند. خروس را همچنين مي‌توان با دقت در بلندي تاج و سيخك (برآمدگي نيزه مانند در پاي مرغ) از مرغ باز شناخت. در بعضي نژادها و نژادهاي دورگه مرغ و خروس را از رنگ آنها مي‌توان تميز داد. در مرغ بالغ گوشت بالاي سر (تاجcomb/cock's comb) و همچنين زائدهٔ زير حلقوم پرنده (wattleزيرحلقوم) اندكي رشد مي‌نمايد. در اكثر نژادها رشد تاج و زيرحلقوم در خروسها بيشتر از مرغان است. در برخي نژادها هم پرهايي اضافه در ناحيه صورت و غبغب پرنده مي‌رويد كه ناشي از يك تغيير ژنتيكي بوده و به آن ريش (beard/muff) گفته مي‌شود.

مرغها توانايي پريدن براي مسافتهاي بلند و طولاني را ندارند، اما در نژادهاي سبكتر مي‌توانند كه بر روي نرده و يا شاخه‌ها، جايي كه بطور طبيعي استراحتگاه آنهاست، بپرند. مرغها معمولا عمل پريدن را براي جستجو و يا اجتناب از خطر انجام مي‌دهند.

مرغها اجتماعي بوده و گله‌اي زندگي مي‌كنند. مرغها در درون خود يك نوع سلسله مراتب (pecking order) دارند كه در آن عده‌اي از پرندگان در بدست آوردن غذا و محل استراحت برتري دارند. برداشتن مرغ و خروسها از گله سبب اخلال در اين نظم مي‌شود تا دوباره سلسله مراتب جديد برقرار شود. افزودن پرندگان جديد-بويژه پرندگان جوان- به گله معمولا موجب نزاع و ايجاد جراحت مي‌شود.[۱۶]

مرغها معمولا تمايل دارند كه در جايي تخمگذاري كنند كه از قبل در آنجا تخم بوده باشد و تخمهاي آشيانه‌هاي اطراف را نيز به محل خود انتقال مي‌دهد. گاهي نيز بر سر تخمگذاري در يك محل خاص بسيار لجوج و يكدنده مي‌شوند. بسيار اتفاق مي‌افتد كه دو مرغ بر سر جاي تخمگذاري با هم درگير شده و حتي اگر محل كوچك باشد بر روي هم تخم مي‌گذارند.

خروسها به منظور اعلام حضور به خروسهاي رقيب بانگ (اذان) مي‌زنند. اين عمل مي‌تواند به علت تغييرات محيط هم باشد. مرغها نيز پس از تخمگذاري و يا براي صدازدن جوجه‌هاي خود قدقد مي‌كنند.

در سال ۲۰۰۶ دانشمنداني كه بر روي پيشينه پرندگان تحقيق مي‌كردند به يك ژن پس مانده-talpid۲ برخوردند كه در دوران جنيني عامل شكل گيري دندانها در فك مي‌باشد؛ شبيه آنچه در فسيلهاي پرندگان ديده شده‌است. جان فالن ناظر اين پروژه اظهار مي‌دارد كه:"... مرغها تحت شرايطي خاص توانايي دندان درآوردن را حفظ كرده‌اند... ."[۱۷]
دستگاه جوجه كشي مصنوعي
جوجه كشي

در طبيعت اكثر پرندگان پس از يك دورهٔ تخمك‌گذاري(clutch)، بر روي تخمهاي خود خوابيده تا تبديل به جوجه شوند. اغلب مرغهاي خانگي هم اين عمل را انجام مي‌دهند كه به اين حالت به اصطلاح كرچ شدن گفته مي‌شود. يك مرغدار مي‌تواند با گذاشتن تخم مصنوعي در لانه، مرغ را تشويق به كرچ شدن نمايد و يا بالعكس، با قرار دادن لانه در ارتفاع و توري سيمي كردن كف لانه از كرچي مرغ ممانعت بعمل آورد. مرغ كرچ تخمگذاري را قطع نموده و بر جوجه كشي (incubation) تمركز مي‌كند (هر دوره clutch معمولا از ۱۲ تخم تشكيل مي‌شود). مرغ كرچ بر سر جاي خود و بر روي تخمها مي‌خوابد و در صورت ايجاد مزاحمت اعتراض خود را با سر و صدا و بلند كردن پرهاي خود نشان مي‌دهد و تنها بمدت كوتاهي براي خوردن و آشاميدن و همچنين عمل دفع و خاكبازي (dust bathe) از جاي خود بر مي‌خيزد. در طول دورهٔ جوجه كشي مرغ كرچ دما و رطوبت بستر را ثابت نگه مي‌دارد و تخمها را طي دورهٔ اول انكوباسيون بطور مرتب مي‌چرخاند تا از چسبيدن جنين به پوسته جلوگيري كند. در پايان دورهٔ جوجه كشي كه معمولا ۲۱ روز است، تخمها در صورت بارور بودن، هچ hatch مي‌شوند. با شروع انكوباسيون رشد جنين هم آغاز مي‌شود و همهٔ تخمها با يك يا حداكثر دو روز اختلاف هچ مي‌شوند؛ اگر چه تاريخ گذاشته شدن تخمها تا دو هفته هم با يكديگر اختلاف داشته باشند. قبل از هچ شدن مرغ مي‌تواند صداي جوجه‌ها را در تخم شنيده و با قدقد كردن آنها را تشويق به بيرون آمدن مي‌كند. جوجه‌ها با نوك خود سوراخي را جهت تنفس خود در قسمت پهن تخم كه معمولا در بالاي سر جوجه قرار مي‌گيرد، ايجاد مي‌كنند. سپس براي چند ساعت استراحت كرده، به جذب زرده (yolk) و بقاياي خون پوسته كه در پايين تخم است و تا پيش از اين براي تنفس جوجه بكار مي‌رفت، مي‌پردازد. پس از آن به گشاد كردن سوراخ و ايجاد يك در، در قسمت پهن تخم اقدام مي‌كند و پس از موفقيت خود را به بيرون مي‌غلطاند و در گرماي بستر بدن خيسش خشك مي‌شود.

مرغ مادر معمولا به مدت دو روز پس از هچ در لانه مي‌ماند و در اين مدت جوجه‌ها از زردهٔ جذب شده تغذيه مي‌كنند. تخمهايي كه بارور نمي‌باشند هچ نشده و مرغ كه از جوجه شدن آنها نااميد گشته، لانه را ترك مي‌كند. پس از هچ مرغ مادر بشدت مراقب جوجه‌هاي خود بوده و هر زمان كه لازم باشد آنها را گرم مي‌كند (مرغ مادر زمان اين عمل را با صداي مخصوصي كه جوجه‌ها از خود در مي‌آورند، متوجه مي‌شود). مرغ مادر جوجه‌ها را به سمت آب و غذا هدايت كرده و هنگامي كه شيئي خوراكي ببيند، آنها را صدا مي‌زند اما بندرت جوجه‌ها را مستقيما تغذيه مي‌كند. مرغ مادر به مدت چندين هفته (معمولا ۶ هفته) به مراقبت از جوجه‌ها ادامه داده و سپس به تدريج علاقهٔ خود را از دست داده و شروع به تخمگذاري مي‌كند.

مرغهاي تخمگذار امروزي بندرت كرچ مي‌شوند و در صورت كرچ شدن در نيمهٔ دورهٔ جوجه كشي از روي تخمها بلند مي‌شوند. با اين وجود چندين نژاد چند منظوره(utility) مانند كوشين، كورنيش و سيلكي (ابريشمي) هستند كه بطور مرتب كرچ شده و نه تنها براي جوجه مرغها، بلكه براي ساير گونه‌هاي پرندگاني كه طول دورهٔ جوجه كشي آنها كوتاهتر و يا بلندتر از مرغ است (مانند بلدرچين، قرقاول، غاز، بوقلمون و ...) مادران خوبي هستند. تخم مرغ را مي‌توان در زير پاي اردك نيز گذاشت، اما ميزان موفقيت آن متغير است.
جوجه كشي مصنوعي

جوجه كشي را مي‌توان بصورت مصنوعي و كاملا موفقيت آميز نيز انجام داد. تقريبا همهٔ تخمهاي بارور تحت شرايط مناسب -۳۷‍/۵ سانتيگراد(۹۹/۵ فارنهايت) و ۵۵٪ رطوبت نسبي (در سه روز آخر براي نرمتر شدن پوسته ۷۰٪)- هچ مي‌شوند. طي اولين مرحلهٔ جوجه كشي تخمها را بايد بطور منظم (۳ تا ۸ بار در روز) چرخاند. اگر تخمها چرخانده نشوند، جنين به پوسته تخم چسبيده و مي‌ميرد و يا با نقص عضو هچ مي‌شود. بعضي از ماشينهاي جوجه كشي (incubator) اين عمل را بطور خودكار انجام مي‌دهند. عمل چرخاندن از رفتار مرغ كه در طول شبانه روز چندين بار بلند شده و تخمها را با نوك خود ميچرخاند، تقليد شده‌است. با اين حال چرخاندن تخمها در هفتهٔ آخر مي‌تواند وضعيت قرار گرفتن درست جوجه در تخم به منظور شكستن پوسته را برهم بزند.[۱۸]
ماكيان به عنوان جانور خانگي

مرغها جانوران كم خرجي هستند. اصلي ترين دغدغه در نگهداري مرغ، جاي آن است. مرغها را مي‌توان در قفس نگه داشت و در شبها نيز بر روي چوب خواب يا شاخه استراحت كنند و زير پاي آنها نيز مي‌توان كاه يا خاك اره گذاشت كه با توجه به ميزان بالاي نيتروژن در مدفوع پرنده، به يك تودهٔ كامپوزيت تبديل مي‌شود.

به نگهداري خروس نيازي نيست؛ چرا كه مرغها بدون خروس هم تخم مي‌گذارند، اما اين تخمها نطفه نداشته و در نتيجه بارور نمي‌شوند. زرده ي تخم تازه خوش رنگ و براق بوده بالاي سفيده قرار مي‌گيرد. رنگ زرده متغير است و شدت رنگ آن به ميزان زانتوفيل (Xanthphyll) -رنگدانه‌اي كه در گياهان سبز و ذرت وجود دارد- بستگي دارد. زانتوفيل همچنين عامل رنگ زرد پوست و پاي مرغ مي‌باشد. رنگ زرده به منبع زانتوفيل نيز وابسته‌است و از زرد تيره تا نارنجي در نوسان مي‌باشد.[۱۹]

اگر ماكيانان چرا كنند و يا در جيرهٔ آنان سبزيجات باشد كيفيت تخم انها طبق استانداردهاي وزارت كشاورزي آمريكا (يو اس دي اي) تفاوت مي‌كند. بارب گورسكي، كشاورز اهل پنسيلوينيا، تعدادي از تخم مرغهاي خود را كه بصورت مزرعه‌اي نگهداري مي‌شوند، در اختيار تحقيقات يو اس دي اي قرار داد. طبق نتايج اين تحقيقات اين تخم‌ها داراي ۳۴٪ كلسترول كمتر، ۱۰٪ چربي كمتر، ۴۰٪ ويتامين اي بيشتر، دو برابر اسيد چرب امگا۶ و ۴ برابر امگا۳ نسبت به استاندارد يو اس دي اي بودند.[۲۰]

در حاليكه جيرهٔ مرغداريهاي بزرگ را بايد از نظر تجاري ثابت نگاه داشت، مرغان خانگي را مي‌توان با سبزيجات كه عاري از سم هستند، براحتي تغذيه نمود. مرغ مي‌تواند به دنبال علفها، دانه‌ها، حشرات و ... در محيط باز بگردد. مرغ را همچنين مي‌توان با پوست تخم مرغ خرد شده (البته با رعايت درصد مناسب)، غذاهاي استفاده نشده مثل ته مانده‌ها و مواد غذايي كهنه اما نه فاسد تغذيه نمود. دادن خرده نان، ميوه، اشغال سبزي، شير مازاد بر نياز و پرهيز از تغذيه آنها با موادي مثل پوست سيب زميني (كه هضم ان براي مرغ مشكل است) و يا هر چيز فاسد و گنديده، مواد داراي بو و طعم تند مثل سير و پياز يا ماهي توصيه مي‌شود.[۲۱]

    مورد فهرست شماره‌اي

ماكيان در صنعت كشاورزي و دامداري

در ايالات متحده تا سال ۱۹۶۰ مرغ عموما در مزارع خانوادگي نگهداري مي‌شد. در ابتدا هدف اوليه از پرورش مرغ، تخم مرغ بود و گوشت يك محصول ثانويه بشمار مي‌رفت.[۲۲] عرضه از تقاضا كمتر بود و قيمت طيور بالا بود. در فصول سرد مي‌شد براي مدتي تخم مرغها را جابجا و انبار كرد، بدون آنكه به سردخانه نيازي باشد. اين امر در روزهايي كه يخچال فراگير نبود، امر مهمي بشمار مي‌رفت. گله‌هاي ماكيان در كشتزارهاي كوچك نگهداري مي‌شدند چرا كه مرغها عموما خود را از اضافهٔ غلات و خرده آشغال و محصولات بر زمين ريخته تغذيه مي‌كردند. اين اقلام بويژه در فصل زمستان محدود بودند و همين عامل جمعيت طيور را ثابت نگه مي‌داشت. پس از اينكه طيور توجه محققان كشاورزي را بخود جلب كردند (تقريبا در سال ۱۸۹۶)، بهبود در مديريت و اصلاح جيرهٔ غذايي، مرغداري را با صرفه تر و تجاري تر نمود.

تا قبل از سال ۱۹۱۰، مرغ را بيشتر در جشنها و مراسم خاص عرضه مي‌كردند. مرغ را به صورت زنده يا كشته شده حمل و نقل كرده، پَرَش را كنده اما شكمش را خالي نمي‌كردند و آنرا بر روي يخ بسته بندي مي‌كردند. جوجه‌هاي گوشتي اماده طبخ تا دههٔ ۵۰، زماني كه سردخانه تا دم فروش مرسوم شد و به مشتريان اطمينان بيشتري بخشيد، همه گير نبود. تا پيش از اين تميز كردن مرغ وظيفهٔ قصاب محل نبود و از مهارتهاي كدبانوي منزل بشمار مي‌آمد. در آنزمان دو نوع ماكيان عرضه مي‌شد: جوجه گوشتي يا جوجهٔ بهاره، كه خروسهاي جواني بودند كه محصول جانبي صنعت تخم مرغ بودند و زماني كه جوان و تازه بودند به فروش مي‌رفتند و وزنشان نيز غالبا زير ۱٫۵ كيلو بود؛ و مرغهاي خورش كه اينها هم محصول صنعت تخم مرغ بودند و مرغهاي تخم‌گذار پيري بودند كه دورهٔ اوج تخم‌گذاري خود را سپري كرده بودند. اين عمل امروزه ديگر انجام نمي‌شود؛[۲۳] جوجه‌هاي گوشتي امروزه نژادي كاملا متفاوت دارند و مرغهاي تخمگذار ديگر در فروشگاهها ظاهر نمي‌شوند.

نقطهٔ عطف صنعت مرغداري در قرن بيستم به كشف ويتامين دي D(نامگزاري شده در سال ۱۹۲۲)[۲۴] بود كه نگهداري مرغها را در قفسهاي بسته ممكن ساخت. تا پيش از اين مرغها در فصل زمستان بدليل كمبود نور خورشيد جان بدر نمي‌بردند و توليد تخم و گوشت و جوجه كشي در فصول سرد بسيار مشكل بود و اين امر ماكيان را به يك محصول فصلي و گرانقيمت تبديل كرده بود.

همزمان توليد تخم نيز با نژادهايي علمي افزايش يافت. پس از چندين شروع ناموفق مثل تجربهٔ ايستگاه تحقيقاتي مين،[۲۵] پروفسور درايدن از ايستگاه تحقيقاتي ارگون به موفقيت رسيد.[۲۶]
مرغهاي تخمگذار در قفس battery

پيشرفت در توليد و كيفيت با كاهش تقاضا براي نيروي كار همراه بود. طي دههٔ ۳۰ تا ۵۰، نگهداري ۱۵۰۰ ماكيان براي يك خانوادهٔ مرغدار يك شغل تمام وقت محسوب مي‌شد. در اواخر دههٔ ۵۰ قيمت تخم مرغ خانگي چنان كاهش پيدا كرد كه مرغداران مجبور شدند كه تعداد ماكيانهاي خود را سه برابر كرده و سه ماكيان را در قفسي كه سابقا يك ماكيان در ان نگهداري مي‌شد، قرار دهند و يا تعداد چوب خوابهاي قفس‌ها را سه برابر كنند. خيلي طول نكشيد كه قيمتها باز هم رو به كاهش گذاشت و تعداد بسياري از خانواده‌هاي مرغدار از اين شغل دست كشيدند. اين امر نقطهٔ اغاز تبديل مرغداري سنتي به صنعتي بود.
آناتومي

آناتومي مرغ خانگي در شكل زير كاملا مشخص شده‌است.
آناتومي مرغ خانگي
توليد مثل

مرغ نيز مانند تمام پرنده‌هاي ديگر توليد مثل جنسي دارد. پس از جفت گيري و تخم‌گذاري ۲۱ روز طول مي‌كشد كه تخم مرغها به جوجه تبديل شوند و البته مرغ‌ها مي‌توانند بدون نياز به خروس و جفتگيري توليد مثل كنند البته اين تخم مرغ‌ها بارور نمي‌شوند زيرا بدون نطفه‌اند. البته پرورش مرغ‌هاي خانگي در فصل سرما تخم‌گذاري نمي‌كنند و دادن گندم تاثير بسزايي در تخم‌گذاري آنها دارد.

منبع:ويكيپديا

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.